تقديم به يك دوست

به زندان افكندن عمادالدين باقي پس از بازداشت چند هفته پيش حجت‌الاسلام هادي قابل و برخوردهايي كه با آزادي بيان می شود، به گمان من بدسليقگي آشكاري است. من به چهره‌اي كه از كشورم در جهان ارائه مي‌شود، حساسم و برخورد با امثال باقی و قابل این چهره را به شدت مخدوش می کند. اما مهم‌تر از آن به حقوق طبيعي و مدني شهروندان اعتقاد دارم و باور ندارم كه باقي، حقوقي را نقض كرده‌باشد. بلكه با شناخت نزدیکی كه از او دارم با اطمينان مي‌گويم كه او در سه چهار سال اخير تمام تلاش خود را بر روي بالا بردن استانداردهاي زندگي شهروندان متمركز كرده‌بود. او خودش را به سياست محدود نكرد و برعكس هميشه مي‌كوشيد ذهن سياستمداران را به جنبه‌هاي اجتماعي زندگي شهروندان عادي معطوف كند و انجمني هم كه تأسيس كرده بود، بيشتر همين زندانيان اجتماعي را زير پوشش حمايتي قرار داده بود ولي ذهنيت به شدت سياسي در نظام ما كه همه چيز را سياسي مي‌بيند، سعي دارد به جامعه بقبولاند كه مثلاً انجمن دفاع از زندانيان، سياسي است. من اطلاع دارم و در بعضي مواقع شاهد بودم كه عماد چگونه مورد انتقاد برخي از دوستان قرار مي‌گرفت كه روش بينابيني در نظام جمهوري اسلامي جواب نمي دهد؛ يا رومي روم بايد بود يا زنگي زنگ. يا وابسته به حكومتي و مزدور و گرنه بايد در اردوگاه آناني باشي كه طرفدار تغيير رژيم، مداخله خارجي و...هستند. عماد اما به اين اعتقاد نداشت و منتقد سر سخت اين افراد و روششان بود. او به معني واقعي كلمه اصلاح‌طلب است و به اصلاح روش‌ها و فرايند‌ها باور دارد. به همين دليل خودش نيز همواره اصلاح‌پذير بود. اين تعبير را من برايش به كار مي‌برم و از شريعتي وام معكوس مي‌گيرم؛ عماد باور نداشت كه هر كس در شرايط جامعه امروز ايران حسيني و زينبي نباشد، يزيدي ‌است. او معتقد بود كه ميان مسجد و ميخانه راهي هست. به همين دليل فضاي سياست ايران را يكدست سياه و سفيد نمي‌ديد و همين نگاه برايش دشمنان زيادي ساخته‌بود. چه در بيرون از مرزها و چه در داخل كشور و حكومت. آن‌ها نمي‌توانند بپذيرند كه كسي در اين ميانه حايل باشد كه نه به مشي براندزانه و طرفدار مداخله خارجي اعتنايي دارد و نه خود را وابسته به تفكر و جرياني كند كه حقي براي شهروند دگرانديش قايل نيستند. من در اولويت دادن حقوق بشر بر دموكراسي با باقي تفاوت ديدگاه دارم، اما تلاش و پي‌گيري‌هاي او در بسط حقوق بشر در بستر فرهنگ ديني و ملي را مي‌ستايم و معتقدم به زندان افكندن، انديشه‌اش را بارورتر مي‌كند.در كشور ما كمتر كسي است كه مثل باقي با هزينه‌ كردن از جان، مال و آبرويش براي خدمت به همنوعان تلاش كند و در اين راه، لحظه‌اي ترديد به خود راه ندهد.
منبع: وبلاگ مهران کرمي