علي افشاري:
عماد الدين باقي پس از چهار سال دوباره به اوين بازگشت. در حالي که اين بار بيش از آنکه روزنامه نگاري منتقد باشد که به روشنگري پيرامون تاريکخانه هاي اشباح و محفل قتل هاي زنجيره اي مي پرداخت، در کسوت يک مدافع حقوق بشر دل در گرو بهبود مولفه هاي حقوق بشري، کمک به حل مشکلات زندانيان سياسي و عقيدتي و در کل بهبود نظام زندان وضعيت زندانيان به صورت عام داشت. بازداشت او در پوشش اجراي محکوميت قبلي، نشانگر تنگ تر شدن آستانه تحمل و حوزه هاي مشروع فعاليت مدني و سياسي صحنه گردانان سيستم امنيتي و قضايي است.
در واقع به نظر مي رسد کشتيبان را سياست ديگري آمده است. اين رويداد همراه با دستگيري و برگزاري سريع دادگاه هادي قابل مي تواند از اراده جديدي خبر دهد که در صدد است دوباره زندان ها را پر کند و از اين رو بايد منتظر بود در روزهاي آينده جمع ديگري از کساني که حکم دريافت داشته اند و در صحنه فعاليت حاضر هستند، راهي زندان اوين شوند.
هر آينه که ناتواني هاي سپردن زمام کشور به نظاميان و ضعف "حکومت سرداران" بيشتر آشکار مي شود و بحران هاي گوناگون مشروعيت، کارآمدي، روابط خارجي و اعمال اقتدار عمق و شدت افزونتري پيدا مي کنند، متصديان امور بيشتر به زور و اعمال اقتدار متوسل مي شوند تا با خاموش کردن منتقدين و مخالفان، ضعف ها و بي لياقتي ها به فرصتي براي تحولات سياسي و اجتماعي تبديل نشود و به جاي ترميم چهره، آينه شکني، پيشه گردد.
زهر چشم گرفتن هاي کنوني که از طريق اذيت و آزار، سلب حقوق و بازداشت و زندان کوشندگان سياسي و اجتماعي خود را نشان مي دهد، در واقع محصول هراس و وحشت است. هراس اقليتي تماميت خواه از اينکه مبادا ديگر کامشان از مزاياي انحصاري قدرت شيرين نشود، حس خودخواهي و غرورشان ارضا نشود، بت واره هاي ذهني شان فرو بريزد و آنچه که به قيمت نابودي کشور از کيسه ملت براي خود دوخته اند، از دست شان خارج شود.
عمالدين باقي پس از آزادي از زندان با توجه به تجربه دوران زندانش، وقت و همتش را مصروف بهبود شرايط زندانيان کرد.وي با تاسيس انجمن دفاع از حقوق زندانيان کوشيد تا به شکلي سازمان يافته و اساسي به اطلاع رساني پيرامون کساني بپردازد که حقوقشان تضييع شده است و در اين ميان توجه اش را فقط مصروف به زندانيان سياسي و مشهور نکرد. انتشار جزواتي با هدف آگاه کردن زندانيان از حقوق خود و استاندارد هاي جهاني زندان، برگزاري کنفرانس هاي علمي با حضور کارشناسان در ريشه يابي مشکلات زندانيان و دلايل وقوع جرم از جمله کار هاي برجسته وي بود.
وي زباني کاملا ملايم را برگزيده بود و در چهارچوب قوانين موجود عمل مي کرد. رويکرد وي در حل مشکلات استفاده از ظرفيت هاي قوه قضائيه و قوانين موجود بود و به جاي در پيش گرفتن رويکرد بسيج اجتماعي به گفتگو و رايزني با مقامات و متقاعد کردن آنها اعتقاد داشت. روشي که بعضا به محافظه کاري نيز متهم مي شد. حال جاي سوال است که متصديان امور چه مي خواهند؟ وقتي اين نوع فعاليت را هم نمي پسندند و راه آن را مسدود مي کنند، در واقع همه پتانسيل ها را به سمت رويکرد هاي راديکال سوق مي دهند که صد البته فرجام خوبي براي نظام سياسي نخواهد داشت.
پيام آشکار برخورد با باقي و انحلال احتمالي انجمن دفاع از حقوق زندانيان، فقدان اصلاح پذيري دستگاه قضايي است. امري که باقي در سال هاي گذشته مي کوشيد نشان دهد که عکس آن درست است و مي توان در چهارچوب ساختار قضايي موجود مشکلات را به تدريج حل کرد.
بنا بر برخي اظهارات غير رسمي دريافت اخبار به اصطلاح "محرمانه" از زندانيان و انتشار آنها در کنفرانس ها دليل بازداشت باقي اعلام شده است. اين ادعا سست تر از آن است که بدان پرداخته شود. مسائل و موضوعاتي که در کنفرانس هاي انجمن دفاع از حقوق زندانيان مطرح شده است، اساسا مواردي نيستند که مشمول عنوان محرمانه باشند.
به نظر مي رسد تاکيد و کوشش باقي در اطلاع رساني پيرامون احکام اعدام و تلاش هاي نظري و عملي او در مخالفت با حکم اعدام دليل اصلي حساسيت دوباره دستگاه امنيتي باشد. خصوصا که اين روزها اعدام افرادي که متجاوز به حقوق مردم و اراذل و اوباش خوانده مي شوند، حربه اصلي شيفتگان سياست النصر بالرعب و وحشت افکني است.
فعاليت هاي باقي و انجمن متبوعش در اين خصوص از منابع ارزشمند و قابل اتکاء براي نهاد هاي بين المللي بود و بخصوص در جلب توجه افکار عمومي داخل و جهانيان نقش موثري داشت. روشنگري او پيرامون اعدام هاي بي اساس در خوزستان و صدور حکم اعدام براي افراد بي گناه در پرونده انفجار هاي اهواز کار برجسته اي بود که از قرار معلوم به حاکميت پادگاني- امنيتي گران آمده است.
زندان براي باقي امر تازه اي نيست. او از زماني که با نگرش کتاب قاعدين زمان و دفاع از آيت الله منتظري مغضوب حاکميت شد تا کنون به زندان و زيستن در زير فشار، تضييقات و خوف و رجا عادت کرده است.
نتيجه اين برخورد براي زندانبانان باقي سنگين است که نشان دادند که مشي و مرام آرام چند سال گذشته باقي بر آنان کارساز نيست و بهبود حقوق بشر در ايران لاجرم از طريق راهکار هاي راديکال و خلق فشار اجتماعي مي گذرد.
اما شايسته است تلاش براي آزادي باقي و دفاع از حقوق شهروندي او سرلوحه فعاليت هاي کنوني مبارزان سياسي و فعالان جامعه مدني قرار گيرد. خصوصا آنهايي که از تلاش هاي خستگي ناپذير وي در دفاع از حقوق و بهبود وضعيت شان برخورد دار بوده اند. در اين ميان مسئوليت زندانياني که باقي آنها را تنها نگذاشت، سنگين تر از ديگران است.
اعتلاي حقوق بشر زماني حاصل مي شود که مدافعان حقوق بشري چون باقي، فراغت و امنيت خاطر داشته باشند. آزادي باقي پيروزي براي همه کساني است که حاکميت حقوق بشر را وجه همت خود قرار داده اند.
منبع: روز آنلاين
Subscribe to:
Comment Feed (RSS)
|