محمد حیدری:
عمادالدین باقی پیش از آنکه بعنوان رئیس کانون دفاع از حقوق زندانیان دوره جدید حبس خود را آغاز کند، هم در جلسات خصوصی و هم در نوشتههای عمومیاش کوشید تا افتراقی میان فعالیت حقوق بشری و فعالیت سیاسی تبیین کند و با تاکید مکرر بر این نکته اعلام کرد که فعالیت انجمن دفاع از حقوق زندانیان؛ فعالیتی سیاسی نیست. (1)
باقی برای این تفکیک دلایلی برشمرده است که منظم ترین آن در روز یکم مرداد ماه و در روزنامه شرق منتشر شد.(2) او طی یادداشتی با عنوان « آشوبيدن فعال سياسي و فعال حقوق بشر » کوشید تا مبانی نظری چنین افتراقی را ترسیم کند. باقی در نهایت گفت که رابطه فعال سیاسی و فعال حقوق بشری عموم و خصوص من وجه است. یعنی فعالان حقوق بشری می توانند فعال سیاسی باشند و یا نباشند و همچنین فعالان سیاسی نیز می توانند فعال حقوق بشری باشند یا نباشند. و این دو فعالیت همچون دو دایره است که در برخی نقاط اشتراک دارد و در برخی نقاط افتراق. باقی مهمترین وجه مفارق كنشگر سياسي و حقوق بشري را در در مسئله «قدرت سياسي» وچگونگي تلقي و مواجهه با آن دانست و در مهمترین فراز نوشته خود آورد: «موضع فعال حقوق بشر نسبت به ساختار قدرت نه نفي است نه اثبات. [...] فعال حقوق بشر نسبت به نام و شكل و ساختار حكومت لابشرط است و براي او محتواي حكومت و دموكراتيك بودن آن اهميت دارد. [...] به عبارت ديگر يك فعال حقوق بشر صرفنظر از اينكه ساختار سياسي موجود چه باشد به يك چيز ميانديشد و محوريت و اهميت پراتيك او رعايت حقوق بشر است. حقوق بشر بايد رعايت شود و ساختار سياسي هر چه ميخواهد باشد.»
اما آیا اصولا ممکن است فارغ از ماهیت یک «ساختار سیاسی» انتظار رفتار «دموکراتیک» و مطابق با موازین «حقوق بشری» از آن داشت؟ آیا امکان دارد که در یک ساختار غیردموکراتیک، دموکراسی برقرار شود؟
در این نوشته که به یاد و احترام عمادالدین باقی نوشته شده است کوشش خواهد شد تا صرفنظر از درستی یا نادرستی چنان تفکیکی در مرحله نظر؛ نشان دهیم که در مرحله عمل، تفکیک حقوق بشر و سیاست ممکن نیست.
عمادالدین باقی در تمام این سالها با کار شبانه روزی میکوشید تا گره ای از کارفروبسته زندانیان را در این کشور بگشاید و برای چنین امری خوشبینانه، با حسن نیت و صبور به گفتگو با مسئولان دولتی و قضایی نیز میپرداخت. اما چگونه است که اکنون باقی با اتهامی سیاسی در پشت دیوارهای اوین میخوابد؟ همین دلیل کافی نیست تا تفکیک مرزهای سیاست و حقوق بشر در عمل ممکن نباشد؟
گفته میشود که مبارزه سیاسی تنها با هدف کسب قدرت انجام میشود. اما این سخن تنها بخشی از واقعیت را بیان میکند. نادرست نخواهد بود که بگوییم آنچه در عمل فعالیت سیاسی تصور می شود، همیشه هم برای کسب قدرت نیست. این سخن نه به معنای بیاعتباری کوشش برای کسب قدرت بلکه به منظور تبیین واقعیتری فضای فعالیتهای سیاسی است.
در ابتدا باید گفت که ظاهرا «چشم قدرت» - نه تنها در ایران بلکه در هرجای جهان- تنها به حوزه رقابت برای کسب قدرت سیاسی نیست که مینگرد. او همه جا را درمینوردد و به پنهانیترین لایههای زیست آدمی نیز سرک میکشد. دیگر حتی فوتبال هم امری مربوط به حوزه قدرت شده است. اگر یک رئیس جمهوری به تماشای فوتبال میرود و دیگری لباس ورزشی بر تن کرده و ضربه پنالتی می زند و یا پیام تبریک میفرستد، به دلیل علاقه به ورزش فوتبال نیست؛ بلکه قدرت است که اینجا به نظاره نشسته است. (اتفاقا گفته می شود که او به سوارکاری وشنا وتیراندازی بیشتر علاقه مند است)
علم نیز امری مربوط به حوزه قدرت است. البته تنها دستاوردهای علم نیست که در خدمت قدرت است. حتی بر سر اینکه چه کسی صاحب علم فزونتری است نیز مسابقه سیاسی در گرفته است. نمونه شوروی و امریکا در جنگ سرد امروز تبدیل به نمونه هند و چین و ژاپن شده است که پنجاه سال پس از پیاده شدن انسان در کره ماه، می خواهند هریک زودتر از دیگری دوباره بر ماه بنشینند! ایران نیز از این غافله عقب نیست و البته بصورتی طنز آمیزتر. اگر مدال آوردن چند جوان دبیرستانی که ماهها در اردوی آموزشی برای رقابت در یک المپیاد روسی آموزش دانشگاهی دیدهاند، چنین در بوق میشود و فریاد پیروزی و انفجار علمی از دهان سیاستمداران خارج میشود و یا چاپ چند مقاله مربوط به شیمی یا فیزیک در برخی مجلات خارجی موفقیتی برابر با کشف نظریهای در تکوین علم قلمداد می شود به دلیل عشق مفرط به علم اندوزی نیست، بلکه بدلیل آنست که قدرت اینجا به نظاره نشسته است. اگر انتشار یک کتاب داستان صد صفحهای که در بهترین حالت هزار نسخه فروش می رود، منجر به تاسیس اداره ای برای ارزیابی و سانسور آن شده است- و گردش مالی این اداره دهها برابر چنان کتاب هایی است- و یا اگر سرودن شعری و تدوین فیلمی و ساختن ترنمی و آوازی، همه و همه نهایتا به جایی در سیاست ختم میشود دقیقا به دلیل آن است که قدرت اینجا به نظاره نشسته است.
کافی است به هرچه در اطرافمان میگذرد نظری بیفکنیم تا رسوخ بیچون و چرای سیاست را ببینیم. مسائل زنان و دانشجویان و کارگران مگر سیاسی نیستند؟ مگر کمترین خواسته صنفی در هر جایی منجر به بازخواست های سیاسی نمی شود؟ از اقتصاد مثالی نمیآورم که چون روز روشن است. کافی است به وضع نهادهای خصوصی و دولتی و بنگاههای اقتصادی نظری انداخته شود. بانکها و شرکتها و تولیدیها و کارخانه ها و کارگاههاو ...
اما سخن اینجاست که دایره فعالیت سیاسی تا کجاست؟ و پاسخ ظاهرا اینست که این دایره را ما تعیین نمی کنیم. وقتی فوتبال به امری سیاسی بدل شده، آیا این شگفت نخواهد بود که حقوق بشر سیاسی نشود؟ اصولا در نگاه «سراسربین» قدرت چیزی نمانده است که غیر سیاسی تلقی شود.
عمادالدین باقی در همان مقاله می گوید: «ممكن است يك فعال حقوق بشر عليرغم التزام به مشي و مرام حقوق بشري، هزينه بپردازد و يا زنداني شود اما او بايد اين هزينه را به عنوان يك فعال حقوق بشر و بخاطر جنس كار حقوق بشري بپردازند نه جنس كار يك مبارز سياسي»
اما برای ساختار قدرتی که در آن همه چیز سیاسی است يك فعال حقوق بشر و يك مبارز سياسي تفاوتی ندارد و هر دو در زندان شب را به روز می رسانند. البته تفکیک این زندان و آن زندان صرفا سخنی است که می توان در زبان به آن دلخوش بود. نهایتا عمادالدین باقی فعال حقوق بشر نیز به اتهامی سیاسی است که امروز ماه سوم حبس خود را آغاز می کند.
------
(1) از همان اولین جلساتی که برای زمینه سازی تاسیس چنان انجمنی تشکیل میشد آقای باقی همین تفکیک را بارها مطرح میکرد. والبته برخی از دوستان؛ از جمله اینجانب؛ هرگز نفهمیدیم که چنین تفکیکی به چه کار میآید؟ حتی در اولین جلسه اعلام موجودیت انجمن هم با اینکه توضیح ماهیت کار به من سپرده شده بود و قرار بود آنگونه که جناب باقی معتقد است تفکیکی میان فعالیت حقوق بشری و فعالیت سیاسی اعلام شود؛ ابتدا بر غيرسياسي بودن ماهيت انجمن تاکید شد اما خارج از برنامه نیز گفته شد که در عينحال در عرصهي عمومي ايران، هرگونه فعاليتي در راستاي تلاش براي اجراي قوانين موضوعه و یا حقوق بشر، به حوزه سياست مربوط خواهد شد. [18/9/1382- خبرگزاری ایسنا]
(2) برای دیدن آرای باقی در این رابطه به این منابع میتوان رجوع کرد:
آشوبيدن فعال سياسي و فعال حقوق بشر- سرمقاله روزنامه شرق - 1/5/1385
مرزهاي سياست و حقوق بشر - در گفت وگو با روزنامه کارگزاران - 9/6/1385
آسيبشناسي حقوق بشر در ايران امروز - هم ميهن شنبه، 12/3/ 1386
منبع: شهروند امروز
Subscribe to:
Comment Feed (RSS)
|