خواندم و شنيدم كه عمادالدين باقي روزنامهنگار و فعال حقوق بشر دربند تصميم به اعتصاب غذا گرفته است.
شرح رفته بر خانوادهاش در ملاقاتشان نشانه واقعي ظلم و ستم است و با خواندنش تنها ميتوان به خدا پناه برد.
***
گاهي براي شناخت و علاقهمند بودن به يك نفر نبايد الزاما او را از نزديك شناخت، كافي است در جريان اعمال و رفتار و نوشتارهايش باشي و بداني چه ميكند و چگونه ميانديشد.
عماد باقي برايم جزو چنين افرادي بوده و هست، فردي بي غل و غش كه تنها دغدغهاش پيگيري حقوق انساني افراد است، روزنامهنگاري جسور كه نوشتارهايش هميشه بوي حقانيت ميدهد.
با اينكه تنها به عدد انگشتان يك دست با او رودررو سخن گفتهام اما هميشه ستاييدهاماش و كلامش و رفتار و نياتش را عين صداقت ميدانستم و ميدانم.
او را هيچگاه چون كساني نديدم كه تنها براي منفعتي به دنبال كلماتي مانند «حقوق بشر» و «حقوق زنداني» و «شكنجه» و ... ميروند، هميشه حرفش و كلامش و قلمش و عملش يكي بود و دريافته بود كه براي جلوگيري از تضييع حقوق زنداني تنها شعار دادن كافي نيست، بلكه بايد در عمل نيز آن را جويا شد.
عماد باقي را پس از رهايي از زندان در مرحله اول فردي به شدت آرام به خاطر دارم، انساني كه زندان به او آموخته بود بايد براي رسيدگي به حقوق مظلوماني كه روزگاري همراهشان در بند بوده بايد كاري بكند و اين كار را بايد در فضايي به دور از آلودگيهاي معمول اين دنيا و با نيت خير انجام دهد.
انجمن دفاع از حقوق زندانيان كه او نيز بانياش بود به واقع بدنبال عملي كردن چنين هدفي بود و مظلوميت او امروز در بند نشان ميدهد كه در اين راه موفق بوده است و توانسته بود صداي ظلم را از زندانها به خارج منتقل كند كه امروز اينچنين مقهور درگاه ظالمان قرار گرفته است.
***
رنجنامه همسر و دختر باقي از يك ديدار پس از 45 روز لرزه بر اندام هر انسان آزاده ميافكند و روسياهي براي روسياهان هميشه تاريخ باقي خواهد گذاشت.
امروز آزادهاي در بند از شدت ظلم و دست بسته بودن براي فغان ظلم به استقبال خطري جسمي براي خودش رفته است.
هيهات ....
منبع: وبلاگ حنيف مزروعي
Subscribe to:
Comment Feed (RSS)
|