گزارش جلسه انجمن روزنامهنگاران براي عمادالدين باقي
مدتها بود كه انجمن صنفي روزنامهنگاران چنين جمع و جمعيتي را به خود نديده بود. نيمروز پنجشنبه 24 آبان 86 سالن و حياط انجمن پر شده بود: عزتالله سحابي، عبدالله نوري، ابراهيم يزدي، احمد صدر حاج سيدجوادي، محمد ملكي (كه از بيمارستان آمده بود)، محسن كديور، سيدهاشم آقاجري، بابك احمدي، خشايار ديهيمي، سوسن شريعتي، حسن يوسفياشكوري، محمد بستهنگار، محمد توسلي، غلامعباس توسلي، عيسي سحرخيز، فريبرز رئيسدانا، محمدعلي عمويي، علي مزروعي، كامبيز نوروزي، سيدمحمد سيفزاده، كيوان صميمي، عبدالفتاح سلطاني، حسين قاضيان، محمدجواد مظفر، عليرضا رجايي، سعيد مدني، هدي صابر، رضا عليجاني، يوسف عزيزي بنيطرف، علياكبر موسويخوئيني، عبدالله مومني و بسياري از چهرههاي مطبوعاتي و اجتماعي و مدني به دفتر انجمن صنفي روزنامهنگاران آمده بودند تا ياد عمادالدين باقي را گرامي بدارند و بگويند چقدر سخت است كه در ايران فعاليت مدني را از فعاليت سياسي جدا كنيم و در شرايطي كه همهچيز در ايران سياسي است مگر ميتوان سياسي نبود و البته همه شهادت ميدادند كه تلاش باقي براي فعاليت مستقل مدني و اجتماعي و حقوق بشري نه تنها بيثمر نبود كه چه پربار بود و اين نه فقط از گفتار كه از فضاي جلسه مشهود بود كه در آن آدمهاي رنگارنگي كه داراي كمترين اشتراك سياسي و جناحي بودند دور هم جمع شده بودند، از راديكالها تا ليبرالها و از فارس تا عرب بدون هيچ تفاوتي كنار هم نشستند و از حقوق بشر به عنوان استراتژي و تاكتيك سخن گفتند (عبدالله مومني)، درباره حقوق كارگران حرف زدند (فريبرز رئيسدانا)، نسبت به تكرار شرايط تاريخي هشدار دادند (هاشم آقاجري)، از شرايط جهاني ابراز نگراني كردند (ابراهيم يزدي)، از وضعيت جنبش دانشجويي گفتند (بهاره هدايت)، يكي ميپرسيد كه بايد به كجا پناه برد؟ (يوسفياشكوري)، و ديگري به اعلاميه حقوق بشر پناه ميبرد (سيدمحمد سيفزاده)، سخنان گاه يك گزارش حقوقي بود (صالح نيكبخت)، گاه لحن سخنراني سياسي ميگرفت (عزتالله سحابي) و گاه لحن عاطفي، خاطرهاي خوانده شد به قلم عمادالدين باقي كه در آن از همه دوستانش ياد كرده بود.
دوستاني كه روزي باقي آزاد بود و آنها زنداني و اكنون او زنداني بود و آنها آزاد و چند سال پس از حوادث سالهاي گذشته ميشنيدند كه دوست دربندشان درباره آنها چه ميگفته و چه ميانديشيده است. نمايندگان جامعه مدني در جلسه بسيار بودند؛ از انجمن صنفي روزنامهنگاران تا انجمن دفاع از حقوق زندانيان، انجمن دفاع از آزادي مطبوعات، كانون مدافعان حقوق بشر، نهضت آزادي، سازمان ادوار تحكيم وحدت.
نيمروز پنجشنبه پايان يافته بود در حالي كه پس از حرفهاي دختر عمادالدين باقي شعري از نيما يوشيج (كه اين روزها زادروزش بود) حسن ختام جلسه شد:
گرم ياد آوري يا نه
من از يادت نميكاهم
تو را من چشم در راهم
شباهنگام
كه ميگيرند سايهها رنگ سياهي
تو را چشم در راهم
منبع: شهروند امروز
Subscribe to:
Comment Feed (RSS)
|